دختر سایه

دختر سایه
Part=16
منو یاد چیز های خوبی نمی نداخت ولی بغلم کرد کامل تو آغوشش بودم شبیه یک عروسک یکی از دست هام رو روی شونش گذاشتم از موقعیت استفاده کردم و سرم رو داخل بغلش فرو کردم
@شما ها چه غلطی میکنید؟
خودم رو تکون ندادم واقعا نیاز داشتم به بغل هیونجین اما خودش جواب داد
-دلش بغل میخواست
@اوکی فکر نمی کنم کایا مثل بقیه اخلاق گوهی داشته باشه
جوابی ندادم دوباره دستاش دورم حلقه شد
@چیزی نیاز داری
+فکر کنم یکم آب
@زیاد نباید آب بخوری ها!
+اوکیی
رفت داخل هیونجین سرم رو از خودش جدا کرد چونم الان تو دستاش بود
به لبم نگاه انداخت و بعد چشمام نگاهم توی تمام اجزای صورتش چرخید و روی چشماش متمرکز شد نمی دونستم چکار کنم چشمام رو بستم و بعد با آروم آروم لمس شدن لب هام شبکه نشدم اون میخواست انجامش بده ازم جدا شد چشمام رو باز کردم با اولین چیزی کوه مواجه شدم چشم های خیلی نزدیکش به چشم هام بود نفسش گونه هام رو لمس کرد یک هو عقب رفت و من از اون حالت در اومدم و دوباره داخل بغلش رفتم دستش رو روی دلم گذاشت و بعد آروم ماساژ داد در باز شد و فلیکس اومد آب رو دستم داد و بعدش رفت داخل کلاس بعدها بسته شدن در هیونجین دوباره منو جداکرد و شروع کرد به بوسیدن منم ناخوداگاه شروع کردم به هم کاری دلم تیر کشید و سریع جداشدم و از روی پاهاش بلند شدم
-چی شد؟
+....
-منو دوست نداری؟ میدونستم نباید اون کار رو بکنم
+نه.. موضوع اون نیست دلم خیلی درد می‌کنه هیونجی..
-بهم بگو هیون اون طوری راحت ترم
الان حسم به هیون رو نمی دونم ولی احساس این رو هم نمی کنم که بهم تجاوز شده من چم شده
+بیا بریم داخل
-متمعنی میخوای بری..آخه خیلی دلت درد می‌کنی...میتونم برم قرص بگیرم از فلیکس؟
+بریم داخل خودم میگیرم
-درباره من و تو
دستاش را به سمت خودش و من تکون داد
-پیش خودمون بمونه!اوکی؟
+اوکی
از جاش بلند شد به سمتم اومد سرپا بغلم کرد و بعد یک بوسه کوتاه رفتیم داخل کلاس روی نیمکت نشستم و از فلیکس قرص گرفتم .... چرا؟ خدایا؟ چرا من!؟
اون زنگ کلا به هیونجین و رابطمون فکر کردم و به هیچ جایی نرسیدم زنگ تفریح خورد خوابم میاد سرم رو گذاشتم رو میز
/کایا خوبی؟
+اوهوم
/اوکی ما تو کافه تریا ایم اگر خواستی بیا
همشون رفتن تنها بودم و چند نفر تو کلاس بودن
یکی روی صندلی کنارم نشست پسر بود از شلوارش فهمیدم فکر کردم هیونه یا بچه ها یا فلیکس اهمیت ندادم که دست یکی روی دستم اومد گرما فرق داشت این لینو بود یک هو سرم رو برداشتم دستم رو از دستش بیرون کشیدم و بهش با ترس خیره شدم
﷼چرا انقدر ترسیدی خانم کوچولو
+چی میخوای
یک لحظه هم از سر جام جم نخوردم
﷼من...هیچی فقط می‌خوام باهم آشنا بشیم
دستش رو داشت سمت پا های نیمه لختم می‌برد
!لینو
حواسش سمت جونگین رفت
﷼هوم
!چکار میکنی؟
﷼دارم سعی میکنم کایا رو از اونا بگیرم
!اونا دوستاشن...منم هستم
بلند شدم از جام و بهشون نگاه کردم
﷼به تو ربطی نداره چکار میکنم
!کایا دوستمه پس به من ربط داره ... ولش کن
﷼هوی هوا برا نداره که چقدر آدم نرمال و عادی هستی روانی تو سگ کی باشی که بیای با من بحث کنی
از آستین لباس جونگین گرفتم و به سمت بیرون بردم رفتیم سمت راهرو
+هعی چکار میکنی؟..دیگه دعوا نکن
!خب اون میخواست....به تو دست بزنه و دست درازی کنه
+بیا دربارش صحبت نکنیم
!اوکی بریم بیرون تو حیاط؟
+اوم
رفتیم داخل حیاط که با هیونجین و فلیکس و هان مواجه شدم اومدن سمتمون و کنارمون نشستن
@تو اینجا چکار می‌کنی
!لینو میخواست بهش دست بزنه
+به لطف جونگین..لی
-جدی این چشه؟
/اون روزی هم که شما دوتا داشتین درباره کایا تصمیم گیری میکردین اون بی ناموس داشت اقدامات میچید
@مرسی جونگ
!کاری نکردم اونم دوستمه
هیونجین گوشیش زنگ خورد
-بنگه!.....الو سلام....ما تو حیاط......اوکی یک بابل تی برام بگیر ما الان میام ...بچه ها شما چیزی میخورین؟
+من یکم شکلات داغ
-انتخاب خوبی بود ...فلیکس؟.....جونگین؟
!من چیز کیک
@منم مثل کایا
-نکنه توهم پریودی.هه هه هه هه😂
@مصخره ...سگ
-اوکی شنیدی......الان میام
+جونگین یکم برو عقب
یک قدم رفت
+نه بیشتر
رفت عقب یک حسی بهم میگفت این کار رو بکن بعد ثانیه ای خراب کاری پرنده ای روی زمین افتاد
-تو از کجا میدونستی؟
@هه هه هه😂
!مگه خنده داره ...حتما یکی از توانایی هاشه؟
@اوهوم....خب دیگه پاشید بریم(با لبخند اینو گفت)
-پس تو چرا هیچ گوهی نمی خوری؟
!راست میگه تو هیچی نداری
@من خیلی چیزا دارم
-مثلا
فلیکس یک تک نگاه خطر ناک کرد بهش و بعد هیونجین شروع کرد به ادابازی کردن با بدنش
-فلیکس تمومش کن
@هه هه هه
دست هیون رفت روی گردنش و بعد شروع کرد به فشاردادن
+فلیکس بسه! تموم شد
هیونجین واستاد و متعجب بود
@کافی بود
!پشمام
-پدرت سگ پاشید بریم
+هیچ وقت این کارو نکن
دیدگاه ها (۰)

دختر سایهPart=17رفتیم به سمت کافه نشستیم کنار چان و هر کس سف...

آیدل خلافکار ...

دختر سایهPart=15 سرم رو دوباره گذاشتم رو میز &کایا سیسی+جونم...

دختر سایهPart=14«اون یک سگه که نمی تونی مراقبت باشه من می‌بر...

my dad فصل ۲Part:30ویو فلیکس:تقریبا دو سه ساعتی میشد که هیون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط