خوب میکنی حالم را

خوب میکنی حالم را..‌.‌
خوب مثلِ نشستن زیرِ کرسیِ مادربزرگ ، بوییدنِ بهارنارنج و راه رفتن روی برف ؛
وابسته ات شده ام...
مثلِ وابستگیِ چای به قند ، ستاره به آسمان و ریشه به خاک ؛
بی اختیار دوستت دارم...
مثلِ مُسری بودنِ خمیازه ، هوسِ بستنی در تابستان و چُرت زدن با صدای لالایی ؛
دلتنگت شده ام...
مثلِ دلتنگیِ روز به شب ، قله به کوهپایه و بهار به زمستان ؛
در قلبم میمانی...
مثل ماندگاریِ روشناییِ خورشید ، سیاهیِ شب و آرامشِ آغوش ؛
تو را به طراوتِ برگ های سبزِ بهاری ،
به ملایمتِ وزش باد هایش ،
دوست دارم...!
دیدگاه ها (۱۷)

امروز مرهمی جز عششق که ذاتِ درد استبرای زخم هایِ زندگی نمی ش...

دوستت دارم مثل گم شدن در نقاشی های لوورمثل پرسه در پاریسمثل ...

قلبم واژه واژه اش درد میکند !از زخم هایی که با خنده زده شد؛د...

تو با قلب ویرانه من چه کردی؟ ببین عشق دیوانه من چه کردی؟در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط