عشقجنایت
#عشق_جنایت 🔪
پارت24
جینو:رفتم سمت اتاقم تا رژم رو تمدید کنم....
بعد اینکه تمدید کردم رفتم پایین....
یِنا:خوش گذشت؟
جینو:منظورت چیه؟
یِنا:بوسه های طولانی
جینو:ببند
یِنا:ایزول(داد)
ایزول:جانم خانم کیم
یِنا:برو به دیجی بگو آهنگ پارتی رو بزاره...
ایزول:چشم
یِنا:ایزول رفت به دیجی گفت و دیجی آهنگ و گذاشت و گفت...
دیجی:مهمونیا بیاین وسط بترکونید....
و تمام مهمونا ریخت وسط ولی من و پچه ها موندیم کنار تا مهمونا حالش و ببرن....
تهیونگ:خیلی ممنون
یِنا:چرا؟
تهیونگ:بخواطر تولد خاصی که گرفتی
یِنا:کاری نکردم
تهیونگ:راستی قضیه ی لباس ست ما چیه؟
یِنا:خوب...چیزه...اممممم....
تهیونگ:فهمیدم....(پوزخند)
یِنا:(خجالت کشید)
تهیونگ:(دستشو آورد بالا و چونه یِنا رو گرفت و آورد بالا)نبینم بیبیم خجالت بکشه ها(خنده)
یِنا:(خنده)
تهیونگ:میخندی پس ثابت شد که دوست دوست پسرتم و از بیبی گفتم خوشت اومده....
یِنا:دیوونه...
تهیونگ:من میگم بیبی شما نمیخوای بگی ددی؟
یِنا:نه...
تهیونگ:چرا؟
یِنا:فقدر موقع رابطمون بهت میگم ددی چون اگه روزای عادی بگم ددی انگار دارم هرزه بازی در میارم.....و من خوشم نمیاد....
تهیونگ:خوب یعنی من هر شب باید رابطه بر قرار کنم که صدای ددی گفتن تو بشنوم؟
یِنا:دیگه پرو نشو دیگه
تهیونگ:باشه کوچولو
یِنا:به منم نگو کوچولو غول تَشَن
تهیونگ:من شدم غول؟
یِنا:بودی(خنده)
تهیونگ:از کی تا هالا شدم؟
یِنا:بعد دعوای دیروز یادت نیست چطوری زدی؟
راستی بعد دعوای دیروز باز فکر میکنی من کوچولو ام؟
تهیونگ:فعک نعکنم(خنده)
یِنا:(خنده)
(بریم ببینیم شوگا و میا چیکار میکنن)
شوگا:دیروز چقدر خوب زدی دخترِ رو....
میا:خوب ما اینکاره ایم دیگه قربونت بشم....
اِوای(جلو دهنشو میگیره)
شوگا:آره قربونت بشم
میا:ببند
شوگا:منم؟
میا:تو که دیگه دهنت گاراژه(خنده)
شوگا:شوخی جالبی بود(😐)
میا:شوخی نبود واقعیت بود(😂)
حقیقت تلخه یونگی
شوگا:یه سوال بپرسم؟
میا:بوگو
شوگا:هنوزم من و دوس(میپره وسط حرفش)
میا:نه
شوگا:اوهوم(ناراحت)
میا:دوستش داشتم ولی نمیشه چون اگه بابام بفهمه من با یونگیم ، یونگی رو میکشه چون ازش متنفره....
میا:فهمیدی پس دیگه ازم این سوال و نپرس....
شوگا:(سکوت)
ادامه دارد:-)
پارت24
جینو:رفتم سمت اتاقم تا رژم رو تمدید کنم....
بعد اینکه تمدید کردم رفتم پایین....
یِنا:خوش گذشت؟
جینو:منظورت چیه؟
یِنا:بوسه های طولانی
جینو:ببند
یِنا:ایزول(داد)
ایزول:جانم خانم کیم
یِنا:برو به دیجی بگو آهنگ پارتی رو بزاره...
ایزول:چشم
یِنا:ایزول رفت به دیجی گفت و دیجی آهنگ و گذاشت و گفت...
دیجی:مهمونیا بیاین وسط بترکونید....
و تمام مهمونا ریخت وسط ولی من و پچه ها موندیم کنار تا مهمونا حالش و ببرن....
تهیونگ:خیلی ممنون
یِنا:چرا؟
تهیونگ:بخواطر تولد خاصی که گرفتی
یِنا:کاری نکردم
تهیونگ:راستی قضیه ی لباس ست ما چیه؟
یِنا:خوب...چیزه...اممممم....
تهیونگ:فهمیدم....(پوزخند)
یِنا:(خجالت کشید)
تهیونگ:(دستشو آورد بالا و چونه یِنا رو گرفت و آورد بالا)نبینم بیبیم خجالت بکشه ها(خنده)
یِنا:(خنده)
تهیونگ:میخندی پس ثابت شد که دوست دوست پسرتم و از بیبی گفتم خوشت اومده....
یِنا:دیوونه...
تهیونگ:من میگم بیبی شما نمیخوای بگی ددی؟
یِنا:نه...
تهیونگ:چرا؟
یِنا:فقدر موقع رابطمون بهت میگم ددی چون اگه روزای عادی بگم ددی انگار دارم هرزه بازی در میارم.....و من خوشم نمیاد....
تهیونگ:خوب یعنی من هر شب باید رابطه بر قرار کنم که صدای ددی گفتن تو بشنوم؟
یِنا:دیگه پرو نشو دیگه
تهیونگ:باشه کوچولو
یِنا:به منم نگو کوچولو غول تَشَن
تهیونگ:من شدم غول؟
یِنا:بودی(خنده)
تهیونگ:از کی تا هالا شدم؟
یِنا:بعد دعوای دیروز یادت نیست چطوری زدی؟
راستی بعد دعوای دیروز باز فکر میکنی من کوچولو ام؟
تهیونگ:فعک نعکنم(خنده)
یِنا:(خنده)
(بریم ببینیم شوگا و میا چیکار میکنن)
شوگا:دیروز چقدر خوب زدی دخترِ رو....
میا:خوب ما اینکاره ایم دیگه قربونت بشم....
اِوای(جلو دهنشو میگیره)
شوگا:آره قربونت بشم
میا:ببند
شوگا:منم؟
میا:تو که دیگه دهنت گاراژه(خنده)
شوگا:شوخی جالبی بود(😐)
میا:شوخی نبود واقعیت بود(😂)
حقیقت تلخه یونگی
شوگا:یه سوال بپرسم؟
میا:بوگو
شوگا:هنوزم من و دوس(میپره وسط حرفش)
میا:نه
شوگا:اوهوم(ناراحت)
میا:دوستش داشتم ولی نمیشه چون اگه بابام بفهمه من با یونگیم ، یونگی رو میکشه چون ازش متنفره....
میا:فهمیدی پس دیگه ازم این سوال و نپرس....
شوگا:(سکوت)
ادامه دارد:-)
- ۱.۸k
- ۰۷ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط