بنشین تا نفسی هست نگاهت بکنم

بنشین تا نفسی هست نگاهت بکنم"
نظری نیک به رخسارۀ ماهت بکنم

شرر افکنده به جانم رخ عاشق کش تو
چه کنم شرم ز چشمان سیاهت بکنم؟

لشگر فاتح گیسوی شرابی رنگت
همه بر صف شده تا ترک سپاهت بکنم

دل مجنون صفتم ناله کنان می گوید
که خودم را نکند غرق گناهت بکنم

ناز کن رقص کنان بوسه بزن بر دو لبم
تا پریشان نشوم ، شکوِه به شاهت بکنم
دیدگاه ها (۴)

#عشق شیرین‌ترین جبر دنیاست!وقتی انتخاببین تو و تو باشد...

به من زنگ نزن به دیدنم بیا این تلفن لعنتیدکمه‌ی آغوش ندارد😔...

‌‌‌‌‌هیس ای آشــوبِ این ایامِ منای تو شھدِ عاشقی در ڪامِ منه...

از تو حرف میزنم چنان نوبرانه میشومکه بهار همدهانش آب می افت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط