زن بودن شگفت انگیزترین وجه بودن است خوب که نگاه می کنم م

زن بودن شگفت انگیزترین وجه بودن است، خوب که نگاه می کنم می بینم خنده یعنی زن، گریه یعنی زن، خیال یعنی زن، خط و خال یعنی زن، پرنده یعنی زن، قمار یعنی زن، برنده یعنی زن، بهار یعنی زن، شروع یعنی زن، تبار یعنی زن، نگار یعنی زن، شکار یعنی زن، ستاره یعنی زن، سه تار یعنی زن، پنجره یعنی زن، غبار یعنی زن و مرد یعنی زن... همین که عطر خوش زن از مشام شعر رد می شود تمام هستی شعر می شود زن، می شود من.
در جهانی که بر مبنای زن بودن شکل گرفته هر روز، روز زن است.
دیدگاه ها (۴)

[همیشہ پای یک "قرمز"در میان است] قرمزمیتواند رُژِ لب من باشد...

‏بغلم کن وسط این همه درد...

غمگین ترین درد، مرگ نیست،دلبستگی به کسی استکه بدانی هست اما ...

اوسی هزبین هتل

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط