کاش فرشته ای هم بود و آدم ها را هر کجای زمانه که خسته ...

کاش فرشته ای هم بود و آدم ها را هر کجای زمانه که خسته می شدند ، بر می داشت و می برد وسطِ کودکی هایشان رها می کرد .
همانجا که اسباب بازی ها کم بود و دلخوشی ها زیاد ،
مشکلات ، ساده و کوچک بود و قلب ها بزرگ ...
گلدان ها پر گل بود و خانه ها همیشه بوی صمیمیت و عشق می دادند ...
باید فرشته ای باشد که آدم ها را هر زمان که کم آوردند ، بردارد و ببرد به یک عصرِ جمعه ی زمانِ کودکی که بزرگترین اندوه و فاجعه ی دنیا ، تکالیفِ نوشته نشده شان بود ..

کوچه باغهای نجف اباد_اصفهان
دیدگاه ها (۰)

"آدم های بدون عشق وصله ناجور پاییزند"عاشق که نباشی، پاییز، و...

یک شبی مجنون نمازش را شکستبی وضو در کوچه لیلا نشستعشق آن شب ...

نه بهار با هیچ اردیبهشتینه تابستان با هیچ شهریوریو نه زمستان...

لایک و بازنشر فراموش نشه دوست عزیز❤️

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط