یلدا که شد ساعت را از کار می اندازم

یلدا که شد، ساعت را از کار می اندازم
تا صدایش عذابم ندهد
کتاب حافظ را می آورم و برای آمدنت نیتی میکنم
خدا کند امسال تعبیرش دیدن تو باشد
انار را دانه دانه در ظرف میریزم
هندوانه خدا کند شیرین از آب در بیاید
مثل بخت من از آب در نیاید خدای نکرده که
فقط به نام شیرین باشد
ترانه ای که دوست داری آماده می گذارم
چیزی که از قلم نیفتاده
راستی نگفتی یلدا می آیی؟!
دیدگاه ها (۲)

تا پاییز فکر رفتن به سرش نزدهکینه هایمان را به دست بارانش بس...

چه زیبا امسال شب یلدافال بودنت را می گیرم همون فال معروفی که...

نفس‌های پاییزبه شماره افتاده ...و یلدای سپید پوشدر راه است ....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط