عشق تعریف های زیادی دارد
عشق تعریف های زیادی دارد...
هر کس تعریف خودش را دارد، به اندازه ظرف وجودش... و من فهمیده ام، عشق سراسر مستیست... بدون خودخواهی، بدون خواستن هیچ چیز جز بودنش، خوب بودنش...
عشق دلیل نمی خواهد، مرز ندارد، مستیست، هوشیاری ندارد... عاشق که باشی "من" نمی ماند، همه چیز "او" ست. عاشق غرق سکوت می شود، عاشق تنها چشم می شود، تنها گوش می شود...
عاشق کویر است و معشوق باران...
عاشق آتش می شود و می سوزد...
و هیچ نمی خواهد...
هر کس تعریف خودش را دارد، به اندازه ظرف وجودش... و من فهمیده ام، عشق سراسر مستیست... بدون خودخواهی، بدون خواستن هیچ چیز جز بودنش، خوب بودنش...
عشق دلیل نمی خواهد، مرز ندارد، مستیست، هوشیاری ندارد... عاشق که باشی "من" نمی ماند، همه چیز "او" ست. عاشق غرق سکوت می شود، عاشق تنها چشم می شود، تنها گوش می شود...
عاشق کویر است و معشوق باران...
عاشق آتش می شود و می سوزد...
و هیچ نمی خواهد...
- ۱.۱k
- ۰۶ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط