بر تیر نگاه تو دلم سینه سپر کرد

بر تیر نــگاه تو دلـم سینه ســـپر کرد
تیر آمد و از این سپر و سینه گذر کرد

چشم تو به زیبایی خود شیفته تر شد
همچون گل نرگس که در آیینه نظر کرد
دیدگاه ها (۱)

از زلزله و عشق خبر کس ندهدآن لحظه خبر شوی که ویران شده ای...

شما در حریم کدام گلگلاب شدےجنابِ عشق ...؟

اماتنها تو بودیکه به من آموختیهیچ چیز را سخت نگیرمبه جز دست ...

مثل یک بوسه ی گرممثل یک غنچه ی سرخمثل یک پرچم خونین ظفردلِ ا...

میانِ این جمعیت فقط زیبایی تو ب چشم می امد...تهکوک

هر روز انگار تمام معشوقه های جهان افسون شان را به چشم های تو...

بمونیم خونه و یکمی باهم خوش بگذرونیم ؟ دوباره نگاهی به ایینه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط