دلت برام تنگ میشه

دلت برام تنگ میشه ...
یه روزی ، یه جایی ، صدای خنده های یه نفر ، خنده های منو یادت میاره ...
یه روزی ، یه جایی ، نفست تنگ میشه از پیچیدنِ عطر آشنام تو مشامت ...
یه روزی ، یه جایی ، دلت تنگ میشه واسه من ...
منی که هر کاری میکردم ، تا هرجا هستی باشم و مثلِ پروانه دورِ شمعِ بی معرفتم بگردم ...
یادِ من میفتی ، روزی که کسی بهت بگه " دوست دارم " ...
یاد من میفتی ، اون جایی که یه نفر زل بزنه به چشمات و با نگاهش زااااار بزنه " ببین ، نرو ، من بهت نیاز دارم " ...
یه روزی ، یه جایی ، یه جفت چشم که هیچ حسی توشون نیست ، چشمای عاشقِ منو یادت میاره ...
شب و روزت برعکس میشه وقتی یه آهنگِ شاد ، دیوونه بازیای منو یادت بیاره ...
ببین ، اصلاً حسابِ گرد بودنِ زمین و اینا نیستااا ...
بحثِ عدالت خداست ...
اون همه عشقی که من به پات ریختم ، اگه نیاد جلو چشمت ، بی انصافیه ...
اون همه موندن به پای توی رفته ، اگه نیاد تو ذهنت ، بی عدالتیه ...
اگه یادت نیاد چجوری چشمام واسه حرف زدن با چشمات جون کندن ، به عدلِ خدا شک میکنم ...
اگه ‌...
یه روزی ، یه جایی ، منو یادت اومد ؛ نگو راست میگن که زمین گرده ...
بگو " خدا عادل ترینه " ...
دیدگاه ها (۱۹)

به زن ها یاد دادند که عشق را باید لای کتاب خشک کردو بغض را ب...

‍ یک رابطه ی خوب که بتوان بهش افتخار کرد،چیزی فراتر از قرارد...

بیایید امشب گریه و زاری نکنیم ،الهی العفو نگوییمبیایید ازامش...

- دلم که میگیرد " مُجیر " را باز می کنم"سُبحانَکَ یا اللهُ،ت...

قانون چهارم:تغییر از خودمون

آرمی: حیواناتم شب جمعه دارن؟شوگا: ما که اشرف مخلوقاتیم، شب ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط