لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است

لعل سیرابِ به خون تشنه ، لب یار من است

 وز پی دیـدن او ، دادن جـان کـار مــن اسـت
ماه پیشونی
دیدگاه ها (۲)

خواستند از تو بگویند شبی شاعرهاعاقبت با قلم شرم نوشتنـد: نشـ...

از ربــاعــی مــصــرع آخــر زنــد نــاخــن بــه دلخط پشت لب ...

آب بقـا کـجـا و لـب نـوش او کجا ؟آتش کجا و گرمی آغوش او کجا ...

سعی من در سر بزیری بی گمان بی فایدس ... ماه پیشونی

کس نیست در این گوشه فراموش‌تر از منوز گوشه‌نشینان تو خاموش‌ت...

خواستم دل ببرم از دل لیلا که نشد تا که عشقش بشوم با دل شیدا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط