با دل تنگ به سوی تو سفر باید کرد

با دلِ تنگ به سوی تو سفر باید کرد‏
از سر خویش گذر باید کرد‏
‏‏پیر ما گفت شفا باید جُست‏
‏از شفا جُستنِ هر خانه حَذر باید کرد‏
‏‏آنکه از جلوه رُخسار چو ماهت دیدست
بی گمان مُعجزۀ شّقِّ قمر باید کرد‏
‏‏گر درِ حق را پیر به عُشاق گشود‏
‏پس از آن آرزوی فتح و ظفر باید کرد‏
‏‏گر دل از وصال حق داری
‏به خود آیید که احساس خطر باید کرد‏
‏‏مُژده ای دوست که حق راه رسیدن بگشود‏


‏باده نوشان! لب از این مائده تر باید کرد‏
‏‏در ره جُستن حق سَر باید داشت
بر طلب داری او سینه سپر باید کرد‏
‏‏سر حضرت یاربسلامت که به دیدار رخش گل باغ را نیز خبر باید کرد‏
‏‏چشم دلدار به هَر کوی و دری است‏
پس به هَر کوی و دَری از سر شوق نباید که سفر کرد


بيشتر بخوانيد: #quote28861" target="_blank">http://emam.com/posts/index/quote#quote28861
دیدگاه ها (۰)

عشق نگار سرِّ سُویدایِ جٰان ماست‏‏‏ما خاکسٰار کوی تو تا در ت...

جز سر کوی‌ تو، ای‌ دوست! ندارم جاییدر سرم نیست، بجُز خاک درت...

https://splus.ir/khamenei_ir

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط