عاشقانه به سبک شهدا

❁عاشقانه به سبک شهدا ❁

بعد از مدت ها برگشته بودیم ارومیه.

شب خانه ی یکی از آشناها ماندیم.
صبح که برای نماز پا شدیم، به من گفت « گمونم اینا واسه ی نماز پا نشدن. »

بعدش گفت « سر صبحونه باید یه فیلم کوچیک بازی کنی!»

گفتم« یعنی چی ؟ »

گفت « مثلا من از دست تو عصبانی می شم که چرا پا نشدی نمازت رو بخونی. چرا بی توجهی کردی و از این حرفا.
به در میگم که دیوار بشنوه. »

گفتم « نه، من نمی تونم. »

گفتن« واسه ی چی ؟ این جوری بهش تذکر می دیم. یه جوری که ناراحت نشه.

»گفتم « آخه تاحالا ندیدم چه جوری عصبانی می شی.
همین که دهنت رو باز کنی تا سرم داد بزنی، خنده م می گیره، همه چی معلوم می شه. زشته. »

هرچه اصرار کرد که لازمه، گفتم«نمی تونم خب. خنده م می گیره. »

بعد ها آن بندی خدا یک نامه از مهدی نشانم داد.
درباره ی نماز و اهمیتش.

✽شهید مهدی باکری ✽

#شهدا
#شهید_مهدی_باکری
دیدگاه ها (۱۰)

رسول خدا صلی الله علیه و آله:✨یادگیری دانش عبادت است.✨(مفاتی...

حواست هست!برای اصلاح به این فضا آمده ای؟قرار نبود غرق شوی❌#ق...

❁عاشقانه به سبک شهدا❁مادرم نمی گذاشت ما غذا درست کنیم پدرم ن...

از مادربزرگ پرسیدم:هیچ وقت پدربزرگ برات 'گـ❁ـل' خرید؟گفت:همه...

دستش رو قلبم بود.هر وقت می فهمید حالم‌ خوش نیست، همین کار رو...

اونایی که حق مردم رو میخورید یک روزی بد جوری پس میدی

You must love me... P7

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط