دارم از طو می نویسم

دارم از #طــو می نویسم ...💓

وَقتی پایِ تُو دَرمیان باشَد تَمامیِ واژه‌ها بی‌مَفهُوم‌اَند.
بَرایِ وَصفِ اِحساسَم به تُو هیچ جُملِه و واژه ای را نِمی‌تَوانَم بیابَم که حَقِّ مَفهُوم را اَدا کُنَد،
اَمّا با هَمِه وُجودَم صادِقانِه بَرایِ تُو می‌نِویسَم.
بَرایِ تُو که تَمامِ مَنی
تَمامِ پِیدا و پِنهانَم
بَرایِ تُو که بَهانِه‌یِ هَرروزِ مَنی
بَهانِه‌یِ نَفَس کِشیدن و زِندِگی کَردَن
بَهانِه‌یِ تِکرارِ دُوستَت دارَم❤
هَرگِز با چِشم‌هایِ مَن خُودَت را تَماشا نَکَردِه‌ای
تا بِدانی چِقَدر زیبایی،
هَرگِز با گوش‌هایِ مَن صِدایِ خُودَت را نَشنیده‌ای
تا بِدانی چِه اِحساس و آرامِشِ مُطلَقی
توی صِدات مُوج می‌زنه
تُو هَرگِز با قَلبِ مَن خُودَت را دوست نَداشتِه‌ای
وَ نِمی‌دانی چِگونِه می‌شَوَد عاشِقَت بود
و دَر عِشقَت غَرق شُد.
می‌دانی عاشِقِ تُو بودَن آسان‌تَرین کارِ دُنیاست
چرا کِه تَمامِ خوبی‌ها یِک‌جا دَر وُجودِ نابَت اَست
تُو دَر مَن عَمیقاً ریشِه دَواندِه‌ای
تُو لُطفِ مُطلَقِ پَروَردِگارَمی بِه مَن !

#دلبرانه_زمستان
#عاشقانه_خاص


مقصود طـــــــــــویی
یلدا و انارو دانه و شعر
بهانه...... (:

#دلبــــــــرونه_های_یلدایی



#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
#𝑯𝒂𝒛𝒓𝒂𝒕𝒆𝑬𝒔𝒉𝒈𝒉
#𝒋𝒂𝒅𝒐𝒐𝒈𝒂𝒓𖣘
#𝑺𝒉𝒐𝒈𝒉𝒆𝑵𝒂𝒇𝒂𝒔
دیدگاه ها (۰)

پاییز چه بیصدا می‌رود تا رها ڪند دستان باد را درآغوش زمستان ...

صدای آمدن زمستانآرام آرام به گوش میرسدو پاییـز🍁 بار سفر را م...

یادت هست...؟چند ماه پیش را میگویمانتظار پاییز را میکشیدیمبرا...

هر کسی عشق را با زبان خود بیان میکند...دارکوب، میکوبدپیکاسو،...

در این هوای بغض آلودیادت خواهم کرددر این افکار تو خالیتو را ...

هنوز هم دوست داشتنتقشنگ ترین بهانه ی تمام عاشقانه هایمن استا...

میخواهم بدانی که تمام نشده ای از ذهنم نرفته ای وهنوز در قلبم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط