عشق و درویشی و

عشق و درویشی و
انگشت نمایی و ملامت
همه سهل‌ست تحمل نکنم بارِ جدایی

گفته بودم چو بیایی غمِ دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود
چون تو بیایی
دیدگاه ها (۱)

برای سرودن چشمانتهیچ واژه ای نیافتمدستم را روی قلبم گذاشتمو ...

ای که طبیب خسته ای روی زبان من ببین کاین دم و دود سینه ام با...

همین الان یهویی عروسی ⚘⚘⚘💙 👏 👏 👏 👏

شعر سعدی

مکن از برم جدایی،مرو از کنارم امشبکه نمی شکیبد از تو دل بی ق...

وفا زورِ تحمل حقیقت دیگری ست.و تنها آنان که تاب حقیقت دارند ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط