یادت برایم یک جهان ابر تر آورده

یادت برایم یک جهان ابر تر آورده
مرداد را برده به جایش آذر آورده...

هی میزند به شیشه ام رگبار سردش را
طوری شلوغش کرده انگاری سر آورده

غمگین ترم از مادری که جنگ، طفلش را
برده به جایش یک بغل خاکستر آورده

دلگیرم از کابوس تردیدی که قلبت را
هر روز گرم ماجرایی دیگر آورده

هرگز نفهمیدی که اصلا اهل ماندن نیست
مردی که اسم زندگی را کمتر آورده...

تو نیمه ی خالی لیوان منی بانو
رویای سردی که نخواهد شد برآورده...

آشفته ام مثل مسلمانی که فرزندش
رو به سپاه یک عروس کافر آورده...

حق داری از لحن غزل هایم برنجی ،آه
تنهایی ام حرص خودم را هم درآورده....
#سجاد_صفری_اعظم
دیدگاه ها (۱)

💮 دموکراسی این نیست که مرد از 💮 سیاست بگوید 💮 و کسی به او اع...

گل که باشی ؛ باغبانها دست چینت میکنندسنگ باشی میتراشند و نگی...

تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدمآتش گرفتم از تو و تا صبح دم ...

خداوندی که ما داریم، خدایی دست ودلباز استخداوندی که اهلِ شعر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط