مطلع طالعم از بس که دژم بود و حزین

مطلع طالعم از بس که دژم بود و حزین
غزل زندگی ام تلخ و اسف آلود است

غم سرایید مرا ، مرگ . مرا ازبر شد
ضعف تالیفِ من‌ از سیرت من مشهود است

بس که از بخت نگونم گله مندم ، دیگر
هر ثنایی که بگویم ، همه کفر اندود است

آتش عشق ، اگر دلکش و رویایی بود
کس ندانست که این توطئه نمرود است

سرنوشت دلم از روز ازل ناکامیست
پا به هر راه گذارم ، ته آن مسدود است

وای از این مقطع تلخی که نوشتند مرا
تا ابد روز خوش از طالع من مطرود است

ارغنون دلم از زخمه ی غم ها زخمیست
تار اقبال من از روز ازل بی پود است
#مرتضی_شاکری
دیدگاه ها (۱)

وقــــتــــی تــــنــــم عــــطــــر تــــنــــت را دوســــت...

یک سری از آدم ها را نباید بخشیـد...آدم هایی که باعث شدن طوری...

از ناوک خیال تو زخمیست باورم‌بنگر ستیغ عشق چه آورده بر سرم م...

پر از غرورم و زیبا ولی غم‌انگیزم درست مثل درختان فصل پاییزمم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط