آیییی

=آیییی
+بادیگارد
©ب..بلع قربان
+ماشین و آماده کن
ویو تهیونگ
کلارا بیهوش شد بدو بدو بردمش تو ماشین و با آخرین سرعت روندم سمت بیمارستان وقتی رسیدم سریع بردمش داخل
+دکتر توروخدا کمک کن بیماری قلبی داره بیهوش شده
¥ارامشتونو حفظ کنید...پرستارا برانکارد و بیارید
سریع برانکارد و آوردن و کلارا رو بردن تو اتاق
¥باید پدر و مادرش که اسمشون تو شناسنامه هست بیان
سریع زنگ زدم به آت و جونگکوک اونا هم گفتن الان میان بعد چند دقیقه اومدن
-چیکارش کردی تهیونگ (گریه)
*اگه اتفاقی براش بیوفته می‌دونم چیکارت کنم..(.بغض)
+بس کنید اینجارو امضا کنید
آت و جونگکوک امضا کردن دکتر رفت تو اتاق
¥نفس نمی‌کشه
۱. شوک و بیارید
ویو نویسنده
هرچقدر با شوک به کلارا زدن برنگشت دکتر با تأسف رفت بیرون آت و جونگکوک رو صندلی نشسته بودن ولی تهیونگ دم در بود
+ح..حالش چطوره
¥م.. متاسفم ما تمام تلاشمونو کردیم تسلیت میگم
تهیونگ رو دوتا پاهاش افتاد
+(بغض)
آت با عصبانیت اومد سمتش و یقشو گرفت
-تو بچه خودت و کشتی بچه خودتوووو
+چ..چی میگی (بغض)
-اون بچه از خون تو بود اشغاللللل عوضیییی تو بچه خودتو زجر کش کردی (گریه و داد)
+م..من چیکار کردم (گریه)
-هیچوقت نمیبخشمت قاتلللللل
(عربده)
+نه...من دخترمو نکشتم(گریه)
-دختر خودتو تو انبار بزرگ کردی...دختر خودتو بدبخت کردی...دختر خودت عربده
¥خ‌...خانم باید جنازه رو ببریم سرد خونه

هی 🤣🗿
دیدگاه ها (۶۶)

ویو نویسنده تهیونگ بدو بدو رفت سمت اتاق +نه دخترم نمرده زندس...

برای پارت بعد فالو شه https://wisgoon.com/wiwish۱۵۰ تایی بشه...

+خودت میدونی چیکار کردی که حاضر نیستم اتاقت و عوض کنم=برو بی...

¢بیا غذات=ممنون (به شدت آروم)¢دخترم چرا انقد چشمات قرمزه و ب...

وقتی دخترشو دوست نداشت 💔پارت آخر‌ویو تهیونگبدو بدو به سمت ان...

وقتی دخترشو دوست نداشت 💔 کیوتا خیلی گشادیم میاد و به زور این...

سناریووقتی باهات دارن دعوا میکنن که یهو یه بشقاب رو برمیدارن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط