تا نهادم پای در وحشتسرای روزگار

تا نهادم پای در وحشت‌سرای روزگار
عمر من در فکر آزادی چو زندانی گذشت

#صائب_تبریزی
دیدگاه ها (۲)

#زیبا #جذاب

عاقبت روزی بهار خنده‌هامان می‌رسدپس بیا با عشق، فصل بغض‌مان ...

زندگی خوشتر بُوَد در پردهٔ وهم و خیالصبح روشن را صفای سایه م...

کیر خرگمشنین برین کنار من اومدمنتا فکر کنم ملی شد خارشو گایی...

چه عزیز و چه محترم بودم پیش سلطان ذوالکرم بودم عمر من پای من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط