سناریو

«سناریو»
[وقتی میخوای بری بیرون ولی اونا گیر میدن]

نامجون:بزار این این دو صفحه از کتابم مونده تموم کنم خودم میبرمت
ا.ت:😑

جین:کجا
ا.ت:خونه پسر شجاع کجا می‌خوام برم،بیرون می‌خوام برم

جین:ساکت یعنی بیرون رفتن لذتش از صورت جذاب منم بیشتره

ا.ت:ای خدااااا چه گیری کردیم


شوگا:«بچم خوابه نمیدونه🥺»



جیهوپ:باشه برو ولی دوتا از بادیگارد هارو میفرستم پیشت

ا.ت:باش



جیمین:واستا موچی منم بیام
ا.ت:باش



تهیونگ:واستا کجا
ا.ت:می‌خوام با دوستام برم بیرون
تهیونگ:یونتان هم ببر



کوک:واستا شیر موزم تمام شه دوتایی میریم لب دریا
ا.ت:اخخخخججججوووونننننن




نظر بده😑🔪
دیدگاه ها (۲)

쿠키

🎻🎼💗내 마피아 남편💗🎼🎻PART:15End[دوماه بعد](صبح ساعت ۸:۰۰)ا.ت:کوکککک...

🎻🎼💗내 마피아 남편💗🎼🎻PART:14[پرش زمانی به ساعت۹:۰۰شب]زیگ زیگ«مثلا ص...

من برگشتم مشکل حل شد دارم پارت بعدرو می‌نویسم🥺💗🎼🎻

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

love Between the Tides³⁸یک هفته بعد تهیونگرفتم کلاس تهیونگ:س...

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط