من آنقدر امروز و فرداهای

من آنقدر امروز و فرداهای
نیامدن را دیده ام که دیگر هیچ وعده بی سرانجامی خواب و خیال و آرزوهایم را آشفته نمیکند . . .
حالا یاد گرفتم که فراموشی دوای درد همه نداشتن ها نخواستن ها و نیامدن هاست . . .
یاد گرفتم که از هیچ لبخندی
خیال دوست داشتن به سرم نزند !
یاد گرفتم که بشنوم تا فردا . . .
و به روی خود نیاورم که فرداها هیچوقت نمی آیند . . .
دیدگاه ها (۲)

ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﻮﺁﻧـﮧ ﺗــَـﺮ ﺍﺯ ﺩﯾﺮﻭﺯ !ﻭ ﻫﯿﭻ ڪﺲ ﻧـِـﻤـﮯﺩﺁﻧﺪﭘﺸﺖ ﺍﯾـט...

وقتی ردپای خدا را در زندگی پیدا کردم...فهمیدم میتوانم پاهایم...

نهایتاًدل به جایی می رسدکه دو راه بیشتر نداردیا باید خون شود...

خدایا...بیاموز به من.....که لحظه ها در گذرند....بیاموز به من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط