اربابمن

#ارباب-من
part : 4

ات : ار...ارباب..یو..یوری ..منو هل ...داد

جئون که دید دختر کوچولوش یه همچین چیزی رو میگه
خیلی عصبانی شد ولی الان فقط به فکر حال دختر کوچولوش بود

که ناگهان دخترش از حال رفت
کوک : سریع زنگ بزنید به دکتر تا ات بدتر نشده
ولی شب به حساب توهم میرسم خانم کیم یوری

《 ویو ¹⁰ دقیقه بعد 》

بلخره دکتر اومد و ات رو معاینه کرد
ات دستش شکسته بود
دکتر دست ات رو جا انداخت و به ات یه سرم زد

دکتر : اقای جئون تا ¹ ساعت دیگه بهوش میاد

کوک : اومم،
دکتر : بهش سرم زدم و کمک میکنه حالش بهت بشه

کوک : خوبه ،
دکتر : من رفتم

بعد از اینکه دکتر رفت کوک رفت به سمت ات و.....


نویسنده : kim lora
چنل ناناصمون :https://wisgoon.com/kookjbcusbak
دیدگاه ها (۱)

#ارباب-منpart : 5بعد از اینکه دکتر رفت کوک رفت سمت ات و...دس...

#ارباب-منpart : 6کوک : اما .... من که دوست دختر ندارم یونجی ...

#ارباب-منpart: 3که ات لیز خورد ولی ... پله های عمارت خیلی زی...

#ارباب-منpart: 2ویو ات : داشتم پله هارو تمیز میکردم که ...او...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۱۶

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۱۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط