من در محیطی زندگی میکنم که وقتی کسی می میرد میگویند راحت

من در محیطی زندگی میکنم که وقتی کسی می میرد میگویند راحت شد ...؟؟؟
مگر ما چگونه زندگی میکنیم که با مرگ راحت میشویم؟
* ما امروزه خانه های بزرگتر ، اما خانواده های کوچکتر داریم ؛
مدارک تحصیلی بالاتر ، اما درک عمومی پائینتر داریم
آگاهی بیشتر ، اما قدرت تشخیص کمتر داریم؛
بدون ملاحظه ایٌام را می گذرانیم ، خیلی کم می خندیم ;
خیلی تند رانندگی می کنیم ، خیلی زود عصبانی می شویم ؛
تا دیروقت بیدار می مانیم ، خیلی خسته از خواب بر می خیزیم ؛
زندگی ساختن را یاد گرفته ایم اما زندگی کردن را نه ؛
ما ساختمانهای بلندتر داریم اما طبع کوتاهتر ؛
بیشتر خرج می کنیم اما کمتر داریم ، بیشتر می خریم ، اما کمتر لذت می بریم ؛
ما تا ماه رفته و برگشته ایم اما قادر نیستیم برای ملاقات عزیزی از یک سوی خیابان به آن سو برویم ؛
فضای بیرون را فتح کرده ایم ، اما فضای درون را نه ؛
بیشتر برنامه میریزیم اما کمتر به انجام می رسانیم؛
عجله کردن را آموخته ایم و نه صبر کردن را
مگر بیشتر از یک بار در زندگی فرصت داریم ؟
دیدگاه ها (۶)

عاقد گفت عروس خانوم وکیلم؟ گفتند عروس رفته گل بچینه. دوباره...

دقیقا از همان جایی که ادبیات را دستکاری کردیم و غلطهای املای...

کدام دوست داشتن؟وقتی نمی داند دقیقاحال الان من چیست؟فکرم کجا...

اصلا من دوست دارم تمام کارهایم را برای تو توضیح بدهم حتی اگر...

خیلی زود یاد گرفتم که عضو یه اقلیتم. مخصوصا که #مدرسه سفیدپو...

خیلی زود یاد گرفتم که عضو یه اقلیتم. مخصوصا که مدرسه سفیدپوس...

#رویای #جوانی #پارت-۱۰وقتی سوار ماشین شدیم یادمون افتاد که آ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط