از حال دلم

از حال ِ دلم
کس با خبر نیست بجز غم
هر لحظه مرا
هیچ تبی نیست بجز غم
ای غم
چه وفا داری و تنها مثل من
ای دل
همه رفتند ، نماندند ،
بجز غم .............
دیدگاه ها (۷)

هر شب شب قدر است وهر لحظه ، مهمانیعمرمی گذرد چون رعدقدرش را ...

از درون مُرده و سردیمهمه سر خورده و زردیمبین دیوار های این ج...

من از بی شرمی ِ این بغض بیزارممن از ویروس ِ نادانی و جهل ِآد...

من از رفتار ِ نامردی ِ نادان مردم ِ بیمار من از ویروس ِ جهلی...

من وتو نسبتمان چیست؟ نگاردل هم بیقرار  هم  و یک  عمر  قرار  ...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

کاش میشد لحظه ای با قلب من همدم شود جمع شادی باشد و از این د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط