پارت
پارت ۳
موضوع : نفرین عشق سیاه
جی چا: بعد تموم شدن صدای جیغم یه نفر سیلی محکمی زد تو صورتم خیلی درد داشت اونقدر که اشکم در اومد
لیری: صدای عجیبی شنیدم اینگار ینفرو کتک زدن صدا از سمت جی چا میومد یعنی کی کیو زده که ناگهان یکی از پشت چشمام رو باز کرد فک کردم جی چا هست از دست اونا فرار کرده و حالا می خاد دست پای منو باز کنه اما دیدم نه اون یکی از اون پسرایی بود که با عصبانیت نگام می کرد
جی چا : همینطور که شدت اشک ریختنم بیشتر میشد ینفر از پشت چشمام رو باز کرد فک کردم لیری هست اما اون یکی از اون پسرایی بود که مارو دزدیدن
شوگا: هی لعنتی ها شما کدوم احمقایی هستین!
قیافتون داد میزنه مال این مدرسه نیستید انتقالی گرفتین؟ ایش لعنت بهش
لیری: پارچه روی دهنمو برداشت و بهم گفت
شوگا : هوی ، تو از اون زبل تر بودی سعی کردی خودتو نجات بدی بگو ببینم با چه جرعتی همچین لباس هایی پوشیدی؟
لیری: خفه شو مرتیکه آشغال دلیلی نمی بینم بخام به تو جواب پس بدم ( عصبانیت)
شوگا : دستم رو جلوی دهنش گذاشتم تا حرف نزنه ) دفعه بعدی فهش بدی با لبام لبتو قفل می کنم که نتونی حرف بزنی دیدی که الان ما شمارو گروگان داریم به نفعتونه که عصبانیم نکنین
جی چا : اون پسره داشت با لیری دعوا می کرد خیلی ترسیده بودم که نکنه بلایی سر لیری بیاره لیری دختر سر به هوایی هست که ناگهان ..
لیری: دست اون پسر گاز گرفتم و همینطور وقتی اون پسر باهام دعوا می کرد من با خورده شیشه مشروبی که جفتم شکسته بود دستمو باز کرده بودم می خاستم برم سمت جی چا که دست پای اونم باز کنم که اون پسر دستمو گرفت چسبوندم به دیوار
شوگا: دستمو گاز گرفت اما دردی نداشت دختر زرنگیه با خورده شیشه ها دستاش رو باز کرده که دیدیم داره به سمت اون یکی دختره می ره دستشو گرفتم چسبوندمش به دیوار
لیری: هی نکبت ولم کنن ( داد)
شوگا : بهت گفته بودم فهش بدی چیکار می کنم
دستاش رو بالا سرش قفل کردم لبام رو لباش کوبیدم
از اونجایی که دختر خشگلی بود من ازش خوشم اومده بود باید مخشو با این کارا می زدم )
پایانننن
امیدوارم راضی باشین 😇
در پارت بعدی صحنه های عاشقانه و خنده دار هست)
شرط: ۱۵ لایک 🥲
موضوع : نفرین عشق سیاه
جی چا: بعد تموم شدن صدای جیغم یه نفر سیلی محکمی زد تو صورتم خیلی درد داشت اونقدر که اشکم در اومد
لیری: صدای عجیبی شنیدم اینگار ینفرو کتک زدن صدا از سمت جی چا میومد یعنی کی کیو زده که ناگهان یکی از پشت چشمام رو باز کرد فک کردم جی چا هست از دست اونا فرار کرده و حالا می خاد دست پای منو باز کنه اما دیدم نه اون یکی از اون پسرایی بود که با عصبانیت نگام می کرد
جی چا : همینطور که شدت اشک ریختنم بیشتر میشد ینفر از پشت چشمام رو باز کرد فک کردم لیری هست اما اون یکی از اون پسرایی بود که مارو دزدیدن
شوگا: هی لعنتی ها شما کدوم احمقایی هستین!
قیافتون داد میزنه مال این مدرسه نیستید انتقالی گرفتین؟ ایش لعنت بهش
لیری: پارچه روی دهنمو برداشت و بهم گفت
شوگا : هوی ، تو از اون زبل تر بودی سعی کردی خودتو نجات بدی بگو ببینم با چه جرعتی همچین لباس هایی پوشیدی؟
لیری: خفه شو مرتیکه آشغال دلیلی نمی بینم بخام به تو جواب پس بدم ( عصبانیت)
شوگا : دستم رو جلوی دهنش گذاشتم تا حرف نزنه ) دفعه بعدی فهش بدی با لبام لبتو قفل می کنم که نتونی حرف بزنی دیدی که الان ما شمارو گروگان داریم به نفعتونه که عصبانیم نکنین
جی چا : اون پسره داشت با لیری دعوا می کرد خیلی ترسیده بودم که نکنه بلایی سر لیری بیاره لیری دختر سر به هوایی هست که ناگهان ..
لیری: دست اون پسر گاز گرفتم و همینطور وقتی اون پسر باهام دعوا می کرد من با خورده شیشه مشروبی که جفتم شکسته بود دستمو باز کرده بودم می خاستم برم سمت جی چا که دست پای اونم باز کنم که اون پسر دستمو گرفت چسبوندم به دیوار
شوگا: دستمو گاز گرفت اما دردی نداشت دختر زرنگیه با خورده شیشه ها دستاش رو باز کرده که دیدیم داره به سمت اون یکی دختره می ره دستشو گرفتم چسبوندمش به دیوار
لیری: هی نکبت ولم کنن ( داد)
شوگا : بهت گفته بودم فهش بدی چیکار می کنم
دستاش رو بالا سرش قفل کردم لبام رو لباش کوبیدم
از اونجایی که دختر خشگلی بود من ازش خوشم اومده بود باید مخشو با این کارا می زدم )
پایانننن
امیدوارم راضی باشین 😇
در پارت بعدی صحنه های عاشقانه و خنده دار هست)
شرط: ۱۵ لایک 🥲
- ۱۰.۵k
- ۱۴ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط