نوشیده ام زجام لبانت شراب عشق

#نوشیده ام زجام لبانت شراب عشق
من گشته ام خراب دل و دل خراب عشق

دردی چشیده ام به فراغت زجام غم
#ای بیخبر ز حال من و التهاب عشق

#خواهم بنوشم من از آن باده خیال
جامی ز غم بده مرا، لبریز باب عشق

من واژه واژه از غمت را میکشم به دوش
#برلوح دل نگارم و سازم کتاب عشق

#با بوسه ای ز جام لبانت به یک گناه
بر هم زنم به عشق تو رسم وحساب عشق

#آخر کشم به بر ترا در بیکران دل
تا اوج آ سمان جنون تا آ فتاب عشق

#هر شب به دل هوای کویت می کنم ولی
امشب بیا مرا ببر در شور و خواب #عشق

دیدگاه ها (۳)

امشب از کوچه ی تو رد شدم و دیدم کهشادی و ولوله بر پاست خدا ر...

تو شنیدی که دلم گفت: بمان ایست نرو...؟ بخدا وقت خداحافظیت نی...

منم زخمی ترین عاشق،تویی تنها پرستارمبه شوق با تو بودن ها تما...

با دلم قهر نکن بی تو دلم می گیرد"هستی" ام،بی تو همه هستی من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط