عشق دوطرفه

#عشق دوطرفه
#تکپارتی#سناریو#رمان#هیونجین
پارت نهم.....
شین از اون طرف اومد
شین: کی؟ چی شده؟ نکنه هیونجین عاشق شدی
هیونجین: نمیدونم نه بابا چه عاشقی من از همه دخترا مدرسمون از قبل متنفرم
شین: ولی ا/ت چی اون تازه اومده تو گفتی از قبل
هیونجین: نمیدونم عاشق شدم یا نه تو دلم انگار پروانه دراومده
شین: خب معلومه عاشق شدی
هیونجین: به کسی نگیا
(هیونجین چند وقت با ا/ت کاری نداشت تا وقتی کع یه روز نیومده بود مدرسه و اکیپای دیگ قلدری میکردن)
شیون: هعی جوجه دیروز اجرا کردی صدات محشر بود ببینیم زیرمونم اینقد صدات خوبه
ا/ت: منظورتون چیه میخواین چیکار کنین
شیون: همین که گفتم یه کوچولو درد و کلی خوشگذرونی بهت میرسه
(ا/ت از دستشون فرار کرد و سریع ب خوابگاهشون رفت)
ا/ت: اخیش رسیدم
لیا: چیشده؟
ا/ت: فک میکردم قراره دیر بیام
لیا: عجب
ا/ت: من میرم اتاقم
یون جی: باش
(فرداش تو مدرسه تو دل ا/ت)
ا/ت: اوخیشششش هیونجین اومده وای باورم نمیشه من چرا عاشق یه قلدر شدم به هرحال بگذریم
شیون: هعی ژوژو
هیونجین: تو کصکش اینجا چ ک.. صی میخوری ها
شیون: ها عجب اینجا یکی هست انگار هوای ژوژومو میگیره بهتره بگم این ژوژو مال منه
هیونجین: گمشو میبینیم
شیون: اومم میبینیم
ا/ت: مرسی
هیونجین: چیزی نیس فقط این عوضی زیادی منحرفه
ا/ت: اومم من میرم کلاس
هیونجین: باش(تو دلش: واییی لعنتی رو ببین)
بعد از اینکه ا/ت رفت هیونجین: وایی خدا چه نازع گوله نمکه گوگولی صداشم ناناسه
شین: میدونستم عاشق شدی
هیونگ: خب حالا عاشق کی شدی
هیونجین: اوفف اقا اعتراف میکنم ا/ت میخوام امروز دنبالش کنین تا خوابگاهش مواظبش باشین
هیونگ: باشه مرغ عشق
هیونجین: هعی

(ا/ت از مدرسه در اومد رفتنی خوابگاه احساس کرد یکی تعقیبش میکنه اما گف شاید مشکوک شده و اهمیت نداد)
ا/ت رسید دم در خوابگاه یهو برگشت پشتشو دید دید یه نفر پشتشو اون ینفر سریع رفت به یه کوچه
ا/ت: هعی تو........

پارت دهو میزارم بقیش میمونه برا فردا