خبر نداری از دلم که ساده درد می کند

خبر نداری از دلم که ساده درد می کند

از این دلی که بی تو بی اراده درد می کند

مدام ذهن خسته ام تو را مرور می کند

سَرَم،

سَرَم،

خدا،

که فوق العاده درد می کند

به جاده می زنم ولی چقدر پای عاشقم

از اینکه بی تو می رود پیاده درد می کند

گله ندارم و غم ِ تو را به دوش می کشم

فقط شنیده ام که دوش ِ جاده درد می کند

تمام تار و پود من ،

از اینکه بی خیال ،

تو

دلت به من اهمیت نداده درد می کند

#F
دیدگاه ها (۶)

می گویند زمان، آدمها را عوض می‌کند،اشتباه نکن..!!"زمان "حقیق...

کاش می شد نروی تا تک و تنها نشومبی تو دیوانه ترین عاشق شیدا ...

قول هایمان بی اعتبار؛حرف هایمان ناخالص؛عشق هایمان پوشالی؛محب...

از عشق چه می‌ماند بعد از تب تنهاییشاید قفسِ تنگی شاید شب تنه...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط