پارتسوم

#پارت_سوم
از زبون #مبینا


رو تخت دراز کشیده بودم و با گوشی کار میکردم ساعت 2 بود سریع گوشی و پرت کرم رو تخت رفتم تو حموم یه دوش 10 دقیقه‌ای گرفتم اومدم بیرون
حوله پوشیدم موهامو خشک کردم رفتم یه لباس پوشیدم یه ارایش ملایم کردم ساعت 2:45 دقیقه بود دویدم بیرون دیدم بقیه هم امادن
+بریم؟؟
سیلدا:اما ماشین نداریم که🐶
رویا:یه ماشین تو پارکینگ هست
+پس بریم تا دیر نشده
رویا:بریم
رفتیم تو پارکینگ سوار ماشین شدیم با سرعت تموم رفتیم سمت کمپانی
بالاخره رسیدیم اما 5 دقیقه دیر رسیدیم رفتیم تو کمپانی وسطای راه چشمم خورد به چانیول یه لبخند زدم رسیدیم اتاق لیسومان در زدیم و رفتیم داخل
لیسومان:سلام دخترای خوشگلم⚡️
+سلام🐥
رویا:سلام🐹
سیلدا:های🐰
لیسومان:خوش اومدید سفر خوبی داشتید؟؟
رویا:بله خیلی ممنونم
+خوب کار ما چیه؟؟
لیسومان:شما منیجر سه تا اعضای اکسو میشید
سیلدا:کیا؟؟
لیسومان:مبینا منیجر چانیول رویا منیجر لوهان سیلدا هم منیجر سهون
رویا:یییسسس🙉
لیسومان:جان؟؟
رویا:هیچی🙊
+خوب از کی شروع کنیم؟؟
لیسومان:بهتره از فردا شروع کنید
سیلدا:باشه
لیسومان:برید و استراحت کنید فردا میبینمتون
رویا:باشه
خدافزی کردیم و برگشتیم خونه طبق گفته‌ی لیسومان امشب اکسو میاد خونه‌ی ما و ما باید باهم زندگی کنیم
رسیدیم خونه لباسامو عوض کردیم و کل روز مشغول تمیز کاریه خونه شدیم...


ادامه دارد...🐰🍼
دیدگاه ها (۳)

#پارت_چهارماز زبون #مبیناروی کاناپه خوابمون برده بود بعد تمی...

#پارت_پنجماز زبون #سیلداشب شد به همه شب بخیر گفتم راه افتادم...

#پارت_دوماز زبون #رویارسیدیم کره از هواپیما پیاده شدیم کلا ن...

#پارت_اولاز زبون #سیلداسلام خوب بزارید خودمونو معرفی کنم ما ...

پارت 4

Blackpinkfictions پارت۲۳

پارت ۴۴ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط