خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گلدر آرزوی شکوفائی و بهار تو بودمهزار درد فرستادیم به جان لیکن چو آمدی همه آن دردها دوا کردیکلید گنج غزلهای شهریار توئی بیا که پادشه ملک دل گدا کردی#شهریار