ای فدای تو و آن ناز نگاهت گل من

ای فدای تو و آن ناز نگاهت گل من
جان به قربان تو و چشم سیاهت گل من

باورت هست از آن لحظه که تو دور شدی
همه شب منتظرم بر سر راهت گل من

باورت هست دمادم به تو من می گفتم
شده بر دوش من آن بار گناهت گل من

این همه سردی تو باز عذابم داده‌است
مگر آغوش کسی گشته پناهت گل من

یادت آمد به تو گفتم که چه زیبا شده ای
با گلی را که زدی تو به کلاهت گل من

بارها گفته ام ای دوست چنین آه مکش
چون که آتش بکشد خرمن آهت گل من
..از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/foad
دیدگاه ها (۱)

در کوی محبت به وفایی نرسیدیمرفتیم از این راه و به جایی نرسید...

دلی دادم به افسون نگاری وز آن دم کار دل شد بیقرارینه دل آرام...

حال من خوب است اما با تو❤ بهتر می شومآخ..تا می بینمت ...

دکمه ی چشمها را به پیراهنِ کوچه هادوخته امتو از عریانیِ کدام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط