قسمت
قسمت8
تا پاشو از در گذاشت بیرون زدیم زیر خنده لی هم هنگ به ما نگا میکرد خخ قیافش دیدن داشت یه کم که گذشت خودمونو جم و جور کردیم نشستیم و شروع کردیم به کار
"یادن بندازید یه 30مین مونده جریان پروندرو بهتون بگم
^باش
=پفکم میدی؟
"شیومین خوبی؟گشنته داداش؟
=اره دارم میمیرم از گشنگی
(این که الان خوردO_o)اره عادتشه خخ(بعله)
^شیووومیننن کارتو بکن
=خوب بابا
تا پاشو از در گذاشت بیرون زدیم زیر خنده لی هم هنگ به ما نگا میکرد خخ قیافش دیدن داشت یه کم که گذشت خودمونو جم و جور کردیم نشستیم و شروع کردیم به کار
"یادن بندازید یه 30مین مونده جریان پروندرو بهتون بگم
^باش
=پفکم میدی؟
"شیومین خوبی؟گشنته داداش؟
=اره دارم میمیرم از گشنگی
(این که الان خوردO_o)اره عادتشه خخ(بعله)
^شیووومیننن کارتو بکن
=خوب بابا
- ۷۳۷
- ۰۶ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط