ات و جین آخرین ظرفها را روی میز گذاشتند و نشستند اعضا ب

ات و جین آخرین ظرف‌ها را روی میز گذاشتند و نشستند. اعضا با اشتیاق به غذاهای روی میز نگاه می‌کردند. برنج، خوراک‌های مختلف و غذاهای کره‌ای که جین با مهارت درست کرده بود، به همراه کمی کمکی که ات کرده بود.
جین: "خب، پس نظرتون چیه؟"

شوگا: "من که کاملاً راضی‌ام. واقعاً خوشمز‌ه‌ست."

هوبی: "منم همین‌طور! اصلاً فکر نمی‌کردم ات هم بتونه آشپزی کنه."

کوک: "آره، یه استعداد جدید کشف کردیم!"

نامجون: "از این به بعد بیشتر کمکمون می‌کنی، درسته؟"

جین: "باید ببینیم علاقه داره یا نه. ولی انصافاً همکاری خوبی بود!"

ات: "خب... اگه لازم باشه، خوشحال می‌شم کمک کنم."

شوگا: "پس یه تشکر ویژه از جین و ات برای این شام عالی!"

جین: "خب، حالا که همه سیر شدید، کی می‌خواد توی تمیزکاری کمک کنه؟"

کوک: "من که حسابی خسته‌ام..."
دیدگاه ها (۱)

هوبی: "آره، منم! ولی شاید..."جین: "اوه نه، فرار نکنید! حداقل...

ات: (با کمی تردید) "اگه مشکلی دارین، می‌تونیم حرف بزنیم."جیم...

ات سرش را محکم تکان می‌دهد. "نه! من جلوی شماها نمی‌خونم!"تهه...

در همین لحظه، در باز می‌شود و جیمین و تههیونگ وارد اتاق می‌ش...

پارت ۸آنچه گذشت :هر کاری میکردم گریه هام بند نمیومد که یهو.....

𝚙𝚊𝚛𝚝12اسلاید دوم ات اسلاید سوم لباس های ات برای پروازاسلاید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط