به یکسری چیزها هم تصمیم ندارم هیچوقت فکر کنم
به یکسری چیزها هم، تصمیم ندارم هیچوقت فکر کنم.
مثلاً به چیزهایی مثل اینکه
روزی رسیده باشد که بدونِ تو زندگی کردن را یاد گرفته باشم،
مثلاً به چیزهایی مثل اینکه
روزی رسیده باشد که به تو فکر نمیکنم،
میدانی، عشق وابستگی میآورد، اما نه آن وابستگیای که تو فکرش را میکنی؛
عشق یک جور عجیب و غریبی وابستهات میکند،انگار که مثلاً یک اسب وحشیِ رام نشده را با یک لایه نخِ نازک جایی بسته باشی.
عشق جوری وابستهات میکند که اگر اراده کنی خیلی راحت میتوانی از همه چیز دل بکنی، اما دلت نمیخواهد...
مثلاً به چیزهایی مثل اینکه
روزی رسیده باشد که بدونِ تو زندگی کردن را یاد گرفته باشم،
مثلاً به چیزهایی مثل اینکه
روزی رسیده باشد که به تو فکر نمیکنم،
میدانی، عشق وابستگی میآورد، اما نه آن وابستگیای که تو فکرش را میکنی؛
عشق یک جور عجیب و غریبی وابستهات میکند،انگار که مثلاً یک اسب وحشیِ رام نشده را با یک لایه نخِ نازک جایی بسته باشی.
عشق جوری وابستهات میکند که اگر اراده کنی خیلی راحت میتوانی از همه چیز دل بکنی، اما دلت نمیخواهد...
- ۲.۱k
- ۰۷ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط