نامعلوم مثل هوای امروز

‍ نامعلوم مثل هوای امروز ...
یخ بسته از سردی نگاهی که گاهی گرم می‌شود زیر اشک و بی قراری ها

افتاده ام از چشم هایت ...
درست مثل باران از نگاه آسمان

می‌لرزد صدایی در من ... زلزله ست در لب هایی که دوستت دارم گفت و کسی نشنید...

#شروین_دخت_سپهری
شروین دخت سپهری
دیدگاه ها (۱)

به #برهان و #دلیل و #منطق و #ذهنیت شعرم #بدیهیات دنیا را ...

در میانِ این همه غوغایِ #سرخابیِ شهر من مهاجم بوده ام، هِی ب...

﴿ برده ﴾۱۶. part بازم یه شب دیگه گذشت اگه با دورغ بود یا نق...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط