فرار من

۹۵






و همین که رفتم داخل مامانم رو دیدم که داشت از پله ها میومد پایین تا چشمش به من اوفتاد شکه شد


من هم تا مامانم رو دیدم تازه فهمیدم چقدر دلتنگش بودم

مامانم به حرف اومد با من من گفت:





مامانم.... ی..یوری باورم نمیشه توی





یوری... سلام مامان خیلی دلم واست تنگ شده بود






مامانم.... چرا گذاشتی رفتی هان؟؟






یوری.... مامان من که بهت گفتم دوسش ندارم





مامانم.... خوب باهاش ازدواج میکردی بعد طلاق می‌گرفتی






یوری..... من از اون مرتیکه عقم میگیره نگاهش کنم






مامانم.... تو با آبروی ما بازی کردی





یوری.... مامان من معذرت میخواهم





مامانم.... معذرت خواهی تو الان به درد ما نمیخوره, همه الان دارن درمود ما صحبت میکنن میفهمی






یوری.... خوب مامان من که بهتون گفتم دوسش ندارم خودتون قبول نکردیم گفتین بعد از ازدواج عشق به وجود میاد شما به حرف من گوش ندادید من هم فرار کردم







مامانم.... به همین سادگی






یوری.... خوب چی کار کنم مامان خیلی دلم برات تنگ شده بغلم نمیکنی






مامانم.... بااین که با آبرومون بازی کردی ولی من از بچم نمی‌گذرم






اومد سمتم و بغلم کرد و من هم توی بغلش گریه کردم و عطر تنش رو بلعیدم

بعد از چند مین که باهم گریه کردیم از بغلش جدا شدم که گفت:




مامانم.... کجا بودی تا الان ؟؟





یوری.... خونه یکی بودم دیگه





مامانم.... دون سوجون خیلی دنبالت گشت





یوری.... دروغه میگه میگه مامان اصلانم نگشته, اگر هم گشته باشه دنبال هوسش بوده






مامانم.... چرا ابنجوری میگی؟؟






یوری..... مامان تو که نمیدونی اون میخواست به من تجاوز کنه






مامانم هینی کشید

و این هم نمیدونی مامان که یکی دیگه بهم تجاوز کرد






مامانم.... وایی راست میگی پس کی نجاتت داد؟؟







یوری.... یک دوست





مامانم.... خوب خوبه






یوری..... بابام کجاست ؟؟







مامانم.... مثل همیشه شرکت. نمیری اتاقت استراحت کنی








یوری.... چرا میرم. ولی بنظرت بابام من رو ببینه چه واکنشی نشون میده؟؟






مامانم نفسش رو بیرون داد و گفت:






مامانم.... میخواهی چه واکنشی نشون بده خودت میدونی که عصبی میشه و خدا کنه از خونه بیرونت نکنه, حالا به این چیز ها فکر نکن خودم راضیش میکنم برو است استراحت کن







یوری.... باش.





و بعد هم راه اوفتادم سمت اتاقم و بعد از این که رسیدم به اتاقم و رفتم داخل اتاقم ترکیبی از رنگ بنفش و طوسی بود که به نظرم رنگ سنگین و شیکی داشت

کیفم رو گذاشتم توی کمدم و با همون لباس ها روی تخت دراز کشیدم و به سقف خیره شدم که بعد از چند مین خوابم برد

و سیاهی........
















بای بای 👐 👋 تا آخر هفته


شب بخیر 🌌 من رفتم لا لا لا 😴 🥱


حمایت قشنگ ها 💋🫂❤️‍🩹🤍💓❤️💝
دیدگاه ها (۱۳۷)

خوب بچه ها در مورد فیک به نظرتون تا چند تا پارت دیگه جعمش کن...

فرار من

فرار من

فرار من

فرار من

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط