اربابان من

اربابان من

میا ویو
یونا : اوپسی ببخشید هواسم نبود
میا : چرا این کار رو می‌کنی (بغض)
یونا :چون حقته هر5زه
همه با این حرف یونا خندیدن و با این خنده ها بغض میا تبدیل به گریه شد
که اجوما از راه رسید
اون رتبش از همه بالا تر بود و همچنین مثل مادر برای اربابان عمارت بود
اجوما:چیکار میکنید میا خوبی؟
میا :خوبم اجوما (گریه و لبخند)
اجوما: بریم ارباب کارت داره
میا :چشم
یونا وقتی اسم ارباب اومد خشمش چند برابر شد اما چیزی نگفت و با دارو دستش از اونجا رفت
اما اجوما تنبیه خوبی براشون در نظر گرفته بود

میا خودش رو جمع و جور کرد و به دیدن ارباب
یا بهتره بگم نامجون رفت
دیدگاه ها (۰)

🤣🤣🤣ملت روانین👌🏻✨

اربابان من الان دو هفته از اومدن میا به این عمارت گذشته اون ...

اربابان من خواهر ناتنی میا: ببخشید نامجون اوپا می‌دونم این د...

یونا :صبح از خواب پاشدم درو برم نگاه کردم کوک کنارم خوابیده...

♡My goddess⁦♡part ۲۳بعد اینکه طبیب اومد همه بیرون از اتاق بو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط