من گرفتار تو بودم تو گرفتار خودت

من گرفتار تو بودم تو گرفتار خودت
من شدم یار تو اما تو شدی یار خودت

من شدم شمع شب افروز تو در تنهایی
تو شدی ماه درخشان شب تار خودت

گفته بودم که کشم بار غمت را بر دوش
ای دریغا که شدی یار دل آزار خودت

شب و روزم شده لبریز خیال تو ولی
بی خیال منی و غرق در افکار خودت

دور چشمان تو گشتن شده هر دم کارم
تو شدی دایره ی نقطه ی پرگار خودت
تا که ناز تو خریدار شدم قیمت جان
شده ای مشتری عشوه ی بازار خودت
🌱 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🎋 🌲 🌲 🌲 🌲 🌲
دیدگاه ها (۲)

تو با منی ...ایا دلت مسافر قلب منه ؟طوفان تلخ قهقهه آیا دلت ...

گر به رخسار چو ماهت صنما می‌نگرم به حقیقت اثر لطف خدا می‌نگر...

بزن پلڪے بہ هم گاهے ببین من زندہ ام یا نہ؟شڪستے قاب چشمم را ...

میتوانم عشق را درچشم تو جاری کنم؟نازچشمت را به هر قیمت خریدا...

love Between the Tides¹⁹(باید اعتماد میکردم یا نه) بعد از چن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط