ملودیتلخ

ملودی_تلخ🍷
Part: 42
صدای دندوناشو که بهم فشار میداد رو میشنیدم

قهوه رو به سمتم گرفت
دستمو دراز کردم تا بگیرمس اما قبل از اینکه بگیرمش ولش کرد و روم ریخت
قهوه زیادی داغ بود

جیغ خفه ای کشیدم و توی خودم جمع شدم
اما بالای سرم میخندیدن
از صدای خنده هاشون معلوم بود از عمد ولش کرده

※اوپسس!!! میخوای فوتش کنمم؟؟اخی

بعد از چند دقیقه خنک تر شد اما دردش خیلی بد بود

#تهیونگ
بهشون تذکرات لازم موقعه ای که نیستم رو دادم
و گفتم مراقبش باشن

بعد از اون بـو+ـه احساس عجیبی داشتم
بعضی وقتا بدون اینکه متوجه بشم بهش خیره میشدم

برگشتم
و بهش نگاه کردم تو خودش جمع شده بود
اشک تو چشماش بود

چیشده بود؟
به سمتش رفتم که یهو دوتا دختری که برای کمک بهش فرستاده بودم زدن زیر گریه و.....

༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۰)

ملودی_تلخ🍷Part: 43متعجب بهشون خیره شدم چیشد یهو؟ اتفاقی واسه...

ملودی_تلخ🍷Part44#ا/تزیاد نسوخته بودمبیشتر قلبم سوخته بودچطور...

ملودی_تلخ🍷Part: 41با چشمای گرد شده بهم زل زده بودو برسیم میک...

ملودی_تلخ🍷Part: 40اما نرفتوایساد و بر و بر زل زد بهم بعد از ...

/ℛℐ𝒩𝒢 ℳ𝒜𝒮𝒦/ᴾᵃʳᵗ ⁸..چشمام به شدت سیاهی میرفت ، ضربه شدیدی بود...

قهوه تلخ پارت ۶۲دازای:چرا اینطوری شدی؟چویا: بعد از اینکه تو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط