Fakeyoongi 🌌

OrdinaryLife 🌙 p 16🌙
یونگی :بفرمايين
رفتیم پایین عجب مهمونای خفنی اومده بودن رفتیمو نشستیم سر صندلی که اومدن پیشه ما
جیهوپ :میگما یونگی حسه خوبی ندارم نسبت به این
یونگی :منم ندارم
جینا: حالا چتونه بزارین برسيم
جیهوپ: آخه نمیفهمی که چی ميگيم که
یونا :خب باشه
که یهو گارسون اومد سمتمون
گارسون :بفرمايين نوشیدنی
یونگی و جیهوپ و جینا و یونا :خیلی ممنون
گارسون :خواهش میکنم
یونگی :میگما بریم برقصیم؟!
جیهوپ :باشه... شماها بشینین تا ما بیایم
یونا و جینا :با...شهههه
یونا :میگما دختر حوصلم سر رفته
جینا: منم بریم یکم بگردیم
یونا :بریم بریم
منو جینا رفتیم طبقه پایین که یهو دیدیم دونفر بهمون نزدیک شدن
؛:افتخار ميدين؟!
یونا :جینا یاااااااا نریا بیا بریم
جینا :نه بابا بيا بریم پیش اونا
یونا :بریم
رفتیم بالا که با چیزی که دیدیم مغزمون جوش آورد
یونا :جینا یاااااااا اون کیههه
جینا :نمیدونمممممممم چطور جرات میکنه با هوپیم برقصه
یونا :بیا ماهم بریم اون وسط تا حسابشونو برسیم
جینا :هومممممممممممممم بریممممممممم
رفتیم وسط داشتیم میرقصیدیدم که زدم به اون دختره که داشت با یونگی میرقصید
%:یا چته؟
یونا :من چمه نشونت ميدم
موهاشو گرفتم بردمش پایین انداختمش توی آب
%:قلقلقل..... کمکم کن
یونا :کمک؟! ميخواستی همچين غلطی رو نکنی حالا هم جواب بده
%:حالیت میکنم.... قلقلقل
رفتم بالا و با یونگی کلی رقصیدم
ویو جینا :
وقتی که دیدم یونا اینکار رو کرد منم جرعتم بیشتر شدو همینکارو باهاش کردم و کلی با هوپی رقصیدم
ویو یونا :
بالاخره رقصمون تموم شد و رفتیم برای شامم
فلش بک به سر میز شام

شرط دوپارت بعدی : 40تا لایک

بچه ها بخاطر اینکه دوتاپارت دیروزیو یادم رفت امروز به جاش چهار تا پارت نوشتم
حمایت يادتون نره