خوشبخت یوسف به سفر رفته ی من است

خوشبخت، یوسف به سفر رفته ی من است

یار سراغ یار دگر رفته ی من است

آینده و گذشتة محتوم من یکی‌ست

تقدیر، خنجر به جگر رفته ی من است

این چشمه‌ای که بر سر خود می‌زند مدام

...فواره نیست طاقت سر رفته ی من است

مست است و شوربخت که سر می‌زند به سنگ

دریا جوانی به هدر رفته ی من است

هر غنچه‌ای که سر زند از خاک، بعد از این

لبخند یوسف به سفر رفته ی من است

فاضل نظری
دیدگاه ها (۳)

53 روز تا غدیر خطبه 15 نهج البلاغه اسوه عدالت و عدالت خواه...

رنج این روضه مرا سوزانده که لعینی دل تو لرزانده خانه ای را...

روز شمار غدیر پنجاه و چهار روز تا غدیر... رسول خدافرمود:سَ...

داشتم عکسهای سفر مکه مامان بابامو میدیدم!! یه لحظه دیدم این ...

کاش با گناهانمان مانع ظهور آقا نباشیم😔..... السلام علیک یا ب...

کاش با گناهانمان مانع ظهور آقا نباشیم😔..... السلام علیک یا ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط