آنقدر نیامدی

آنقدر نیامدی ...
پاییز هم دلش گرفت
رنگش پرید
زرد شد
رفت...
#آرتاقربانی
دیدگاه ها (۱)

چشمهایش آغازگر استعمار من بود تکه ، تکه ی وجودم را به تاراج ...

پرفروش ترین و کوتاه ترین داستان دنیا را نوشتم ....رَفت ، مُر...

برگ‌ پائیزیم که بادها مرا درون برکه ای ساکن محکوم کرده اند.....

پاییزاز چشمانم گذشتبر دلم بارید.برگ به برگ زرد شدماما تونیام...

بارون

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط