سی سالگی به بعد

سی سالگی به بعد
که عاشق شدی
دیگر اسمش را نمی نویسی
کف دستت و دورش را قلب بکشی
یک عکسش را بگذاری لای کتاب درسی ات و هی نگاهش کنی
سی سالگی به بعد که عاشق شوی
یک عصر جمعه زمستانی
یک لیوان چای می ریزی
می نشینی پشت پنجره
و تمام شهر را
در بارانی که نمی بارد
با خیالش قدم می زنی

#روشنک_شولی
دیدگاه ها (۱)

این روزها صدای ثانیه ثانیه فراموش شدنم را می شنوم

چقدر مظلوم رفتید😢 😢 😢 تسلیت واژه کوچکیست 😢 😢 😢 😢

کاش میشد یه آگهی تجاری هم بود این شکلی: «دل گرفته تان را به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط