دلم تنگ شده بود

دلم تنگ شده بود

دلم تنگ شده بود برای دلتنگی هایت

برای سرودن دوباره تنهایی ات

با خودم لج کرده ام

این انتهای من است

انتهای طاقت بیتابی های شبانه ام

می دانم هرگز در خیال لحظه هایت

پریشانی این روزهایم را جای نمی دهی

می دانم مجالی برای اندیشیدن به اشک هایم نداری

به خیالت قول داده ام که دلتنگ لبخندت بمانم

کاش هرگز ندانی چه انتقام سختی از خودم گرفته ام....
دیدگاه ها (۱)

#فصل پنجم. دلم ، عجیب ترین فصلهـــاست #گاه بارانے و خوش رنگ...

دلم از عشق می لرزدتنم از عشق تبدار استبه گرداگرد شهرعشقزسنگ ...

پاییز🍂 🍁 پشت پنجره است 🌋 آغوشت را آماده کن 👌 بگذار عطر خاک ب...

من و یک پاییز و یک مهر در جاده ای پر پیچ و خم از برگ های‌ نم...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

پارت : ۲۶

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط