روز مرگت مبارک
روز مرگت مبارک
پارت نهم
فئولای
ویو نیکولای:
با تمام سرعتی که داشتم دنبالش میکشتم همینطور که با قدم های سریع حرکت میکردم پام به چیزی خورد و زمین افتادم ولی معلوم شد اون چیزی که پاهام بهش گیر کرده بود دختر بچه ی کوچیکی بود که الان داشت گریه میکرد تلاش کردم ارومش کنم و با دیدن موهاش خودم اروم تر شدم موهاش هم رنگ نبودم نمیدونستم باید برای اروم کردن یه بچه چیکار کنم برای همین سرشو بوسیدمو بقلش کردم که با صدای داد فئودور که اسممو صدا میزد و جنازه ی دختر شهردار که جلوی پاهام افتاد به خودم اومده و دست دختری که بخاطرش اومده بودم رو گرفتم و به سمت ورودی مترو دویدم و از پله ها پایین رفتم همونجا که وایساده بودم تا بتونم نفس بکشم صدام درومد و گفتم: اسمت چیه؟
؟: کیو
نیکولای: هوففف..اسم قشنگیه
بعد هم با چشمام دنبال سیگما گشتم.خب لای مردم بود و داشت دنبالم میگشت براش دست تکون دادم و لحظه ی اولی که دیدمش کیو رو سمتش هول دادم و گفتم : شما برید من خودم میرم
ولی اون لحظه زمان جلسه برام مهم نبود فقط داشتم دنبال فئودور میگشم و پیداشم هم کردم توی دستشویی ولی چه مرگش بود یه دستش رو شیر اب بود و دست دیگش جلوی دهنش کل زمین خونی بود ولی فئودور یه زخمم بر نداشته بود
پارت نهم
فئولای
ویو نیکولای:
با تمام سرعتی که داشتم دنبالش میکشتم همینطور که با قدم های سریع حرکت میکردم پام به چیزی خورد و زمین افتادم ولی معلوم شد اون چیزی که پاهام بهش گیر کرده بود دختر بچه ی کوچیکی بود که الان داشت گریه میکرد تلاش کردم ارومش کنم و با دیدن موهاش خودم اروم تر شدم موهاش هم رنگ نبودم نمیدونستم باید برای اروم کردن یه بچه چیکار کنم برای همین سرشو بوسیدمو بقلش کردم که با صدای داد فئودور که اسممو صدا میزد و جنازه ی دختر شهردار که جلوی پاهام افتاد به خودم اومده و دست دختری که بخاطرش اومده بودم رو گرفتم و به سمت ورودی مترو دویدم و از پله ها پایین رفتم همونجا که وایساده بودم تا بتونم نفس بکشم صدام درومد و گفتم: اسمت چیه؟
؟: کیو
نیکولای: هوففف..اسم قشنگیه
بعد هم با چشمام دنبال سیگما گشتم.خب لای مردم بود و داشت دنبالم میگشت براش دست تکون دادم و لحظه ی اولی که دیدمش کیو رو سمتش هول دادم و گفتم : شما برید من خودم میرم
ولی اون لحظه زمان جلسه برام مهم نبود فقط داشتم دنبال فئودور میگشم و پیداشم هم کردم توی دستشویی ولی چه مرگش بود یه دستش رو شیر اب بود و دست دیگش جلوی دهنش کل زمین خونی بود ولی فئودور یه زخمم بر نداشته بود
- ۲.۶k
- ۰۸ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط