شب که میرسد
شــب کـه میـرسد
به خــودم وعده میــدهم
که فـــردا صبح حتــما به تــو خواهم گفــت
صبح کـه فرا میــرسد
نمیـــتوانم بگویـم
رسیدن شب را بهـــانه میــکنم
و باز شــب میـــرسد
و صبحی دیـــگر
و مـــن هیچ وقت نمیـــتوانم حقیقت را بگویــم
بگذار میان شب و روز باقــی بمــاند
که چقــدر
دوســــــــــــــتت دارمــــــــــــــ
به خــودم وعده میــدهم
که فـــردا صبح حتــما به تــو خواهم گفــت
صبح کـه فرا میــرسد
نمیـــتوانم بگویـم
رسیدن شب را بهـــانه میــکنم
و باز شــب میـــرسد
و صبحی دیـــگر
و مـــن هیچ وقت نمیـــتوانم حقیقت را بگویــم
بگذار میان شب و روز باقــی بمــاند
که چقــدر
دوســــــــــــــتت دارمــــــــــــــ
- ۵۰۴
- ۱۴ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط