یه مشت بغض شدیم افتادیم تو گلوی هم

یه مشت بغض شدیم افتادیم تو گلوی هَم !
دیدگاه ها (۱)

‏صب تو پارک به پیرمرده گفتم صب بخیر یکم نگام کرد گفت ریدم تو...

‏خداروشکر زلزله برگشت، دولت یه تنه از پس کشتن مردم برنمی‌اوم...

‏تو بعضی بیمارستانا رفتارشون با ادم جوریه که باید اخرش بهشون...

درسته من اعصاب ندارمولی تو حرف بزن خب لامصبتو بزن...

واقعاً ما چی شدیم…مگه ما همونایی نبودیم که با یه فیلمِ فردین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط