ریکشن درخواستی
ریکشن درخواستی 🐇🐇
☆وقتی میخوان بهمون گل بدن و یه هفته ای میشه که باهاشون تو رابطه ایم ☆
(متیو . تام . تئودور . لورنزو . ریگولوس )
متیو : اول می ره کل پیچ اینستاتو میگرده تا ببینه محتوایی درمورد گل مورد علاقه ت گذاشتی یا نه که میفهمه از گل بابونه خوشت میاد و میره هاگزمید تا برات گل بخره یه دسته گل بابونه برات میخره ولی حس میکنه که یه دسته گل برات کنه و میره یه نیم ست گل بابونه برات میخره و میاد هاگوتز یکم دنبالت میگرده و توی سالن اجتماعات اسلیترین پیدات میکنه و جلوی دوستات بهت میده و بعد میری بغلش و بعد گردنبد رو برات می بنده
تام : از اون جایی که از این کارا بلند نبود ولی احساس می کرد که باید برای ا.ت یه کاری بکنه برای اولین بار از پسرا مشاوره گرفت و با حرف های اونا رفت برای ا.ت گل بابونه خرید و دوباره برای روش دادن گل رفت و از بچه ها مشاوره خواست و پسرا بهش گفتن بره برج نجوم و اونجا بهش گل رو بده و تام هم همین کار رو کرد
تئودور: مشکل تئودور انتخاب گل نبود روش دادن گل بود و همه ی روش هارو با تینا (خواهرش) تمرین کرد و در آخر تصمیم گرفتن که برای ا.ت گل بابونه بگیرن تئودور با تینا باهم رفتن هاگزمید تا برای ا.ت گل رو بگیرن و تو راه با هم کلی فکر کردن که گل رو چطوری به ا.ت بده و در آخر تصمیم گرفتن که تئودور ا.ت رو از پشت بغل کنه و گل رو بده به ا.ت ولی خب باید ا.ت بلند شده می بود ایجا بود که تینا وارد عمل شد که بیاد با ا.ت توی سرسرا حرف بزنه تینا روی صندلی نشسته باشه و ا.ت بلند شده باشه که همه چیز درست پیش رفت و ا.ت تئودور رو بغل کرد
لورنزو :وقتی میره گل فروشی تا برات گل بخره یادش میاد که نمیدونه گل مورد علاقه ت چیه و میره با صاحب مغازه درمورد اخلاقیاتت حرف میزنه که بدونه از چه گلی خوشت میاد و مغازه دار میگه به احتمال زیاد از گل رز سفید خوشت بیاد و لورنزو هم یه دسته گل رز سفید برات میخره و می ذاره جلوی در اتاقت و زیر دسته گل نوشته از طرف لورنزو و میری دنبالش که میبینی با دوستان حرف میزنه و می ری جلوی همه بغلش میکنی
ریگولوس : از دوستات می پرسه تا بدونه از چه گلی خوشت میاد که بره برات بخره ولی هر کدوم از دوستات یه چیز میگن یکی میگه از گل رز دوس داری یکی میگه از مریم خوشت میاد و خلاصه ریگولوس رو بیشتر گیج میکنن ریگولوسم میره طبق سلیقه ی خودش برات بابونه میخره و میزاره تو اتاقت روی میز و کنارش یک نامه ی عاشقانه برات نوشته
خب دریکو توی پارت بعدی
☆وقتی میخوان بهمون گل بدن و یه هفته ای میشه که باهاشون تو رابطه ایم ☆
(متیو . تام . تئودور . لورنزو . ریگولوس )
متیو : اول می ره کل پیچ اینستاتو میگرده تا ببینه محتوایی درمورد گل مورد علاقه ت گذاشتی یا نه که میفهمه از گل بابونه خوشت میاد و میره هاگزمید تا برات گل بخره یه دسته گل بابونه برات میخره ولی حس میکنه که یه دسته گل برات کنه و میره یه نیم ست گل بابونه برات میخره و میاد هاگوتز یکم دنبالت میگرده و توی سالن اجتماعات اسلیترین پیدات میکنه و جلوی دوستات بهت میده و بعد میری بغلش و بعد گردنبد رو برات می بنده
تام : از اون جایی که از این کارا بلند نبود ولی احساس می کرد که باید برای ا.ت یه کاری بکنه برای اولین بار از پسرا مشاوره گرفت و با حرف های اونا رفت برای ا.ت گل بابونه خرید و دوباره برای روش دادن گل رفت و از بچه ها مشاوره خواست و پسرا بهش گفتن بره برج نجوم و اونجا بهش گل رو بده و تام هم همین کار رو کرد
تئودور: مشکل تئودور انتخاب گل نبود روش دادن گل بود و همه ی روش هارو با تینا (خواهرش) تمرین کرد و در آخر تصمیم گرفتن که برای ا.ت گل بابونه بگیرن تئودور با تینا باهم رفتن هاگزمید تا برای ا.ت گل رو بگیرن و تو راه با هم کلی فکر کردن که گل رو چطوری به ا.ت بده و در آخر تصمیم گرفتن که تئودور ا.ت رو از پشت بغل کنه و گل رو بده به ا.ت ولی خب باید ا.ت بلند شده می بود ایجا بود که تینا وارد عمل شد که بیاد با ا.ت توی سرسرا حرف بزنه تینا روی صندلی نشسته باشه و ا.ت بلند شده باشه که همه چیز درست پیش رفت و ا.ت تئودور رو بغل کرد
لورنزو :وقتی میره گل فروشی تا برات گل بخره یادش میاد که نمیدونه گل مورد علاقه ت چیه و میره با صاحب مغازه درمورد اخلاقیاتت حرف میزنه که بدونه از چه گلی خوشت میاد و مغازه دار میگه به احتمال زیاد از گل رز سفید خوشت بیاد و لورنزو هم یه دسته گل رز سفید برات میخره و می ذاره جلوی در اتاقت و زیر دسته گل نوشته از طرف لورنزو و میری دنبالش که میبینی با دوستان حرف میزنه و می ری جلوی همه بغلش میکنی
ریگولوس : از دوستات می پرسه تا بدونه از چه گلی خوشت میاد که بره برات بخره ولی هر کدوم از دوستات یه چیز میگن یکی میگه از گل رز دوس داری یکی میگه از مریم خوشت میاد و خلاصه ریگولوس رو بیشتر گیج میکنن ریگولوسم میره طبق سلیقه ی خودش برات بابونه میخره و میزاره تو اتاقت روی میز و کنارش یک نامه ی عاشقانه برات نوشته
خب دریکو توی پارت بعدی
- ۸.۵k
- ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط