پارت

پارت ۷


نفس:پوووف بابا نیکه دیگه نیککک داداشمه

من: منم تیکمممم تیککککک خوا...
حرف تو دهنم ماسید یعنی نیک نیک که میگن اینه؟؟
شیدا باز نری تو هپروتا برو درستش کن زوود
وای وجدانم اومدی نبودی داشتم کم میاودم
وجدان:آره عخشم اومدم قربونت برم
من: میبینی توروخدا همه با وجدانشون مشکل دارن من بات رفیق شدم
وجدان: تو هیچ چیزت عادی نیست گله من
من:خب حالا وایستا برم جمع و جور کنم این خرابکاریمو👈 💩

برگشتم دیدم مامانه نفس که نشسته داره تی وی میبینه فک کنم از هل بازی های من خسته شد رفت نشست. نفسم به من زل زده بود و نیک. اونم به فرش
من: خب خب سلام من شیدولی هستم وای نه شیدا هستم این بهم میگه شیدولی(اشاره به نفس)
نفس:این به درخت میگن
من:(آروم گفتم) نه که درختم نیستی سه ساعته دارم سوتی میدم انگار نه انگار گمشو برو که از دستت شاااااکیم
دیدگاه ها (۱)

پارت۸نیک: منم نیک هستم برادر نفس خوشبختممن:بله همچنینمن:حالا...

پارت ۹نفسبالاخره شیدا آروم گرفت و رفتیم بیرون اصلا از نیک ان...

پارت ۶برق از سرم پرید این نفس روانی دسته بزن داره ها بهتره ه...

پارت۵رسیدم دم در خونه ی نفس اینا زنگ درشونو زدم و منتظر موند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط