چند پارتی از بونتن پارت

چند پارتی از بونتن پارت ۲۴
سانزو . دیگه باید بری پیش مایکی
هینا . باشه
مایکی . دوریاکی کوچولو تو دیگه کارت اینجا تمومه پس ازت میخوام بری و استراحت کنی
هینا. پس من رفتم
همه یه کاری دارن
هینا . من حوصلم داره سر میره (با صدای بلند )
ران همون لحظه وارد عمارت میشه
هینا . ران سلام
ران . سلام
مایکی. دوریاکی کوچولو بیا با هم یکسری کارا کنیم که حوصلت سر نره باشه
هینا . باشه
مایکی . الان همه کار دارن باشه
هینا . من میدونم تازه مشکلی هم ندارم
مایکی . بیا بهم یاد بده چطوری موهاتو ببافم
هینا . خیلی راحته اول مو رو سه تا میکنیم و
از زیر رو روی هم به ترتیب رد میکنیم
مایکی . بزار امتحانش کنم موهاتو بیار
هینا . خیلی خوبه بیا
مایکی . تموم شد
هینا . خیلی خوب بافتی یکم زیادی شله
مایکی . باشه یبار دیگه امتحان میکنم
تلاش بعدی
هینا . آفرین درست بافتی یاد گرفتی
مایکی . دوریاکی کوچولو من احساس میکنم الان دیر وقته و تو بیداری
هینا . ما تازه چند ساعته امدیم
مایکی . نه دیگه الان باید بخوابی
هینا . باشه پس شب بخیر
هینا میره تو اتاقش ولی وایمیسه پشت در
ران . من دارم میرم پیش هینا
مایکی . نه نمیری
ران . چی
مایکی. الان خوابه
ران . الان خوابیده بعدشم میخوام تو همون حالت خواب ببینمش
مایکی . همین که گفتم
ران . ولی ..
مایکی . من حرفمو تکرار نمی کنم
فردا صبح
مایکی .‌دوریاکی کوچولو بیدار شو دیگه
هینا . اهوم
مایکی . برو پایین یه چی بخور بیا که کارت دارم
هینا . باشه
بعد از خوردن
مایکی . دوریاکی کوچولو تو نقاشی رو دوست داری
هینا . آره چطور
مایکی . میخوام با هم نقاشی کنیم
هینا . ولی من دوست دارم الان برم پیش بقیه با اونا باشم
مایکی . نه الان نمیشه
هینا . ولی ..
مایکی . بیا یکم نقاشی کنیم بعدش برو
هینا . باشه
بعد از نقاشی
هینا . برا من تموم شد دیگه میرم
مایکی . باشه
هینا . ران میتونم بیام تو
ران . آره
هینا . ران و محکم بغل میکنه
ران . لبخند
هینا . خیلی دلم میخواست بغلت کنم نمیدونم چرا
ران . منم دلم به بغلت تنگ شده بود
هینا . ران دیشب مایکی بهت چی میگفت
ران . هیچی
هینا . احساس میکنم مایکی نمیخواد من با شما ها وقت بگذرونم چرا
ران . نه تو مال همه ی مایی باشه کوچولو از این فکر ها هم نکن
هینا . باشه
ران . بیا بریم پیش بقیه
هینا . قبوله
سانزو . کوکو . کاکوچو . ریندو . نشستن تو پذیرایی
سانزو . هینا دیشب کجا بودی
هینا . همینجا تو خونه
سانزو . ولی اثری نبود ازت
هینا . ام دیشب زود خوابیدم
کاکوچو . ولی خیلی زود خوابیدی
کوکو . عجیبه
ران . هینا نظرته همه باهم یه شرط بندی کنیم
هینا . آره
کوکو . پوله
کاکوچو . نکنه میخواید بخاطر یه کنترل بیفتید به جون هم
ریندو . من که قراره ببازم
سانزو . آره
هینا . ایده ی خوبیه
همه با هم . چی خوبه























داداشا خواهر های عزیزم پارت بعد و میدم اگه کم فعالیت دارم به علت مدرسه است